الکتروکوکلئوگرافی را با محرک تن برست، نیز میتوان ثبت کرد. ارزیابی Ecochg با سیگنال تن برست در تشخیص بیماری مینیر کاربرد دارد. شواهدی وجود دارد، که ارزش تشخیص الکتروکوکلئوگرافی در نمایندگی سمعک اتیکن الکتروکوکلئوگرافی را با محرک تن برست، نیز میتوان ثبت کرد. ارزیابی Ecochg با سیگنال تن برست در تشخیص بیماری مینیر کاربرد دارد. شواهدی وجود دارد، که ارزش تشخیص الکتروکوکلئوگرافی در فرکانس 1000 هرتز، بیشتر است. امکان تشخیص باثبات اجزای الکتروکوکلئوگرافی با سیگنال تن برست، بویژه در فرکانسهای پایین با الکترودهای TT و TM نسبت به الکتروکوکلئوگرافی که از مکانهای دورتر ثبت میشود نظیر کانال گوش بیشتر است.
Duration :
محرکی با شروع ناگهانی برای تولید جزء AP از Ecochg لازم است، و تنها بخش آغازین محرک در ایجاد پاسخ دخالت دارد. محرکهایی با زمان کوتاهتر، در تولید AP، موثرتر هستند. و اگر زمان خیز محرک، 10 میلی ثانیه یا بیشتر باشد، پاسخ ثبت نخواهد شد. وابستگی AP به ویژگیهای زمانی محرک، از خیلی جهات، شبیه ABR است. ویژگی متمایز کننده در مورد AP این است که این جزء، (که همانند الکتروفیزیولوژیک موج I در ABR است) اساسا یک پاسخ onset است. یعنی اینکه با محرکی که دارای زمان خیز سریع است (onset) ایجاد میشود. زمانهای بعدی سیگنال، تاثیر خاصی بر پاسخ ندارند.
برعکس، جزء SP در الکتروکوکلئوگرافی به مدت محرک بستگی دارد. مدت تحریک (duration) شبیه فرکانس تحریک، تاثیرات گوناگونی بر اجزای الکتروکوکلئوگرافی دارد. کوکلئار میکروفونیک (CM) و SP در گستره وسیعی از زمانهای خیز و افت، ممکن است ایجاد شوند، و میتوانند در طی مدت ارائه تحریک، باقی بمانند. در یک سو، فعالیت CM و SP به آسانی با یک محرک کلیک خیلی ناگهانی (1/0 میلی ثانیه ای) ثبت میشود و برای ثبت CM میباید از یک پلاریته منفرد استفاده کرد. (در مقابل پلاریته متناوب) در سوی دیگر، CM و SP توسط محرکی با زمان خیز نسبتا طولانی و تن برستهایی با مدت زمان گسترش یافته، قابل ثبت هستند. ارزیابی الکتروکوکلئوگرافی با تن برست طولانی مدت (مثلا 50 میلی ثانیه) معمولا در تشخیص بیماری مینیر، گزارش میشود.
SP، بصورت یک تغییر (shift) در فعالیت الکتریکی خط مرجع ظاهر میشود، که مستقیما با مدت زمان محرک مربوط است، در حقیقت، یک روش کلینیکی برای واضح تر کردن موج SP و افتراق آن از AP، افزایش مدت زمان محرک تن برست است، که مثلا به 10 میلی ثانیه یا حتی بیشتر، افزایش پیدا کند. SP در تمام مدت ارائه محرک، ادامه دارد، در حالیکه AP تنها بلافاصله پس از شروع تحریک، ظاهر میشود. تاثیر کاملا متفاوت مدت زمان تحریک به SP در قبال AP در کاربرد کلینیکی Ecochg به خوبی شناخته شده است.
ایجاد Ecochg از طریق Stimulus offset
Eggermont و Odenthal (1974) یک موج AP واضح، بواسطه زمان اتمام offset سیگنال تن برست 20 میلی ثانیه ای، طولانی مدت بدست آورند. زمان خیز و افت این محرک کوتاه بود. (0/33ms) به صورت جالبی، این موج AP ناشی از offset برای شدتهای زیر 65 دسی بل، واضح تر بود. آستانه این موج 15 تا 20 دسی بل بالاتر از پاسخ onset بود.
فرکانس 1000 هرتز، بیشتر است. امکان تشخیص باثبات اجزای الکتروکوکلئوگرافی با سیگنال تن برست، بویژه در فرکانسهای پایین با الکترودهای
الکتروکوکلئوگرافی را با محرک تن برست، نیز میتوان ثبت کرد. ارزیابی Ecochg با سیگنال تن برست در تشخیص بیماری مینیر کاربرد دارد. شواهدی وجود دارد، که ارزش تشخیص الکتروکوکلئوگرافی در فرکانس 1000 هرتز، بیشتر است. امکان تشخیص باثبات اجزای الکتروکوکلئوگرافی با سیگنال تن برست، بویژه در فرکانسهای پایین با الکترودهای TT و TM نسبت به الکتروکوکلئوگرافی که از مکانهای دورتر ثبت میشود نظیر کانال گوش بیشتر است.
Duration :
محرکی با شروع ناگهانی برای تولید جزء AP از Ecochg لازم است، و تنها بخش آغازین محرک در ایجاد پاسخ دخالت دارد. محرکهایی با زمان کوتاهتر، در تولید AP، موثرتر هستند. و اگر زمان خیز محرک، 10 میلی ثانیه یا بیشتر باشد، پاسخ ثبت نخواهد شد. وابستگی AP به ویژگیهای زمانی محرک، از خیلی جهات، شبیه ABR است. ویژگی متمایز کننده در مورد AP این است که این جزء، (که همانند الکتروفیزیولوژیک موج I در ABR است) اساسا یک پاسخ onset است. یعنی اینکه با محرکی که دارای زمان خیز سریع است (onset) ایجاد میشود. زمانهای بعدی سیگنال، تاثیر خاصی بر پاسخ ندارند.
برعکس، جزء SP در الکتروکوکلئوگرافی به مدت محرک بستگی دارد. مدت تحریک (duration) شبیه فرکانس تحریک، تاثیرات گوناگونی بر اجزای الکتروکوکلئوگرافی دارد. کوکلئار میکروفونیک (CM) و SP در گستره وسیعی از زمانهای خیز و افت، ممکن است ایجاد شوند، و میتوانند در طی مدت ارائه تحریک، باقی بمانند. در یک سو، فعالیت CM و SP به آسانی با یک محرک کلیک خیلی ناگهانی (1/0 میلی ثانیه ای) ثبت میشود و برای ثبت CM میباید از یک پلاریته منفرد استفاده کرد. (در مقابل پلاریته متناوب) در سوی دیگر، CM و SP توسط محرکی با زمان خیز نسبتا طولانی و تن برستهایی با مدت زمان گسترش یافته، قابل ثبت هستند. ارزیابی الکتروکوکلئوگرافی با تن برست طولانی مدت (مثلا 50 میلی ثانیه) معمولا در تشخیص بیماری مینیر، گزارش میشود.
SP، بصورت یک تغییر (shift) در فعالیت الکتریکی خط مرجع ظاهر میشود، که مستقیما با مدت زمان محرک مربوط است، در حقیقت، یک روش کلینیکی برای واضح تر کردن موج SP و افتراق آن از AP، افزایش مدت زمان محرک تن برست است، که مثلا به 10 میلی ثانیه یا حتی بیشتر، افزایش پیدا کند. SP در تمام مدت ارائه محرک، ادامه دارد، در حالیکه AP تنها بلافاصله پس از شروع تحریک، ظاهر میشود. تاثیر کاملا متفاوت مدت زمان تحریک به SP در قبال AP در کاربرد کلینیکی Ecochg به خوبی شناخته شده است.
ایجاد Ecochg از طریق Stimulus offset
Eggermont و Odenthal (1974) یک موج AP واضح، بواسطه زمان اتمام offset سیگنال تن برست 20 میلی ثانیه ای، طولانی مدت بدست آورند. زمان خیز و افت این محرک کوتاه بود. (0/33ms) به صورت جالبی، این موج AP ناشی از offset برای شدتهای زیر 65 دسی بل، واضح تر بود. آستانه این موج 15 تا 20 دسی بل بالاتر از پاسخ onset بود.
TT و TM نسبت به الکتروکوکلئوگرافی که از مکانهای دورتر ثبت میشود نظیر کانال گوش بیشتر است.
Duration :
محرکی با شروع ناگهانی برای تولید جزء AP از Ecochg لازم است، و تنها بخش آغازین محرک در ایجاد پاسخ دخالت دارد. محرکهایی با زمان کوتاهتر، در تولید AP، موثرتر هستند. و اگر زمان خیز محرک، 10 میلی ثانیه یا بیشتر باشد، پاسخ ثبت نخواهد شد. وابستگی AP به ویژگیهای زمانی محرک، از خیلی جهات، شبیه ABR است. ویژگی متمایز کننده در مورد AP این است که این جزء، (که همانند الکتروفیزیولوژیک موج I در ABR است) اساسا یک پاسخ onset است. یعنی اینکه با محرکی که دارای زمان خیز سریع است (onset) ایجاد میشود. زمانهای بعدی سیگنال، تاثیر خاصی بر پاسخ ندارند.
برعکس، جزء SP در الکتروکوکلئوگرافی به مدت محرک بستگی دارد. مدت تحریک (duration) شبیه فرکانس تحریک، تاثیرات گوناگونی بر اجزای الکتروکوکلئوگرافی دارد. کوکلئار میکروفونیک (CM) و SP در گستره وسیعی از زمانهای خیز و افت، ممکن است ایجاد شوند، و میتوانند در طی مدت ارائه تحریک، باقی بمانند. در یک سو، فعالیت CM و SP به آسانی با یک محرک کلیک خیلی ناگهانی (1/0 میلی ثانیه ای) ثبت میشود و برای ثبت CM میباید از یک پلاریته منفرد استفاده کرد. (در مقابل پلاریته متناوب) در سوی دیگر، CM و SP توسط محرکی با زمان خیز نسبتا طولانی و تن برستهایی با مدت زمان گسترش یافته، قابل ثبت هستند. ارزیابی الکتروکوکلئوگرافی با تن برست طولانی مدت (مثلا 50 میلی ثانیه) معمولا در تشخیص بیماری مینیر، گزارش میشود.
SP، بصورت یک تغییر (shift) در فعالیت الکتریکی خط مرجع ظاهر میشود، که مستقیما با مدت زمان محرک مربوط است، در حقیقت، یک روش کلینیکی برای واضح تر کردن موج SP و افتراق آن از AP، افزایش مدت زمان محرک تن برست است، که مثلا به 10 میلی ثانیه یا حتی بیشتر، افزایش پیدا کند. SP در تمام مدت ارائه محرک، ادامه دارد، در حالیکه AP تنها بلافاصله پس از شروع تحریک، ظاهر میشود. تاثیر کاملا متفاوت مدت زمان تحریک به SP در قبال AP در کاربرد کلینیکی Ecochg به خوبی شناخته شده است.
ایجاد Ecochg از طریق Stimulus offset
Eggermont و Odenthal (1974) یک موج AP واضح، بواسطه زمان اتمام offset سیگنال تن برست 20 میلی ثانیه ای، طولانی مدت بدست آورند. زمان خیز و افت این محرک کوتاه بود. (0/33ms) به صورت جالبی، این موج AP ناشی از offset برای شدتهای زیر 65 دسی بل، واضح تر بود. آستانه این موج 15 تا 20 دسی بل بالاتر از پاسخ onset بود.