در نتیجه، اگرچه، نسبتاً زنجیرههای کمتری از Tone Pip در مقابل Tone Pipهای منفرد متعدد، در یک واحد زمانی ارائه شده است، اما تعداد محرکهای معدلگیری شده، برای ABR و ALR به صورت برابر، کافی است.
زنجیرههای با چندین محرک (20، 65، و بیشتر) که اغلب در نرخهای سریعی ارائه میشوند، نیز برای برانگیختن ABR به منظور کاهش زمان تست، ارائه شدهاند. کاهش قابل توجه در زمان لازم برای برانگیختن ABR حداقل در گروههای نوزادان برای امکانپذیری برآورد وضعیت شنیداری در هر گوش با محرکهای وابسته به فرکانس متعدد، کارآمد است. روشهای متعددی شامل «Maximum Length Sequence» و «chained stimuli» در آنالیز ABR مورد توجه قرار گرفتهاند (فصل 7). MLS از نظر ریاضی یک quasi-Random در مجموعة دو گانه است که با زنجیرههای 1S+ و -1S ارائه میشود). در نمایندگی سمعک برنافونکاربرد ادیولوژیکی آن، ممکن است به صورت OS , +1S یا با کلیک و سکوت ارائه شود.
یک نتیجة نامطلوب که اغلب با ارائه سریع زنجیرههای محرک (کلیکها یا تنبرستها) همراه است، کاهش دامنة پاسخ و طولانیشدن زمان نهفتگی است. احتمالاً این پدیده ناشی از تطبیق (Adaptation) در سیستم شنوایی است.
تعدیل روشهای زنجیرة تحریکی، میتواند باعث کمتر شدن تاثیرات منجر به افزایش زمان نهفتگی و کاهش دامنه گردد. از اوائل 1980، گزارشهایی از حفظ قابل توجه زمان آزمون، و افزایش کارایی تست با استفاده از تکنیکهای زنجیرة تحریک به صورت منظم در مقالات متعدد ارائه شده است.
با این حال، اگرچه، روشهایی چون MLS در سیستمهای موجود تجاری نیز به عنوان یک ویژگی گنجانیده شده است، لیکن استراتژیهای زنجیرة تحریک هنوز به صورت وسیع در مجموعة آزمونهای کلینیکی ABR، جایگزین نشدهاند.
محرک نویز: سیگنالهای نویز که به تنهایی یا همراه با کلیک و تنبرست، ارائه میشوند، اغلب در متون مربوط به ABR کلینیکی، توصیف میشوند. دلایل به کارگیری نویز به عنوان محرک، یا همراه با محرک، در بین مطالعات مختلف، تفاوت میکند، و شامل تحقیق در مورد پدیدههای شنوایی پایهای (مثلاً خواص پاسخی زمانی حلزون و عصب شنوایی)، یا اهداف کاربردی کلینیکی بیشتر (مثلاً وابستگی فرکانسی بیشتر برای ارزیابی کلینیکی نوزادان و کودکان) میشود.
محرک نویز، مورداستفاده در ارزیابی gap detection، یک فرآیند سایکوفیزیکی که برای ارزیابی، پردازش شنیداری زمانی یا وضوح زمانی به کار میرود نیز به عنوان محرک در تولید ABR، موثر است.